بله بله میدونم که احساس میکنید عنوان این پست کمی بی ادبی است. اما واقعیت اینه که اشتباه میکنید. بالاخره این عضوی است که هممون داریم و خوب اگه می نوشتم پا شویی یا صورت شویی باز بی ادبی بود؟ این پست جنبه تحلیلی آموزشی داره و همچنین اگه من یه پست در مورد توالت فرنگی نمینوشتم معلوم نمیشد که من هم اومدم فرنگ!
بریم سر اصل مطلب!
مدت مدیدی است که می خواستم در مورد این موصوع پستی بنویسم اما وقت نمیشد! چندبار هم این برادرمون آقای رونین به این مسئله ..ن نشور بودن خارجی ها گیر دادند و چند باری هم اشاره کردند که وقتی یکی از اساتید فهمیده بود یه آقایی با آب خودش رو میشوره دیگه حاضر نبود بهش دست بده٫ من می خواستم چیزی بنویسم باز فرصت دست نمیداد!!!
اولین جرقه در تغییر نگاه من به این موضوع از یه برنامه تلویزیونی شروع شد که یه آقایی داشت میگفت این مسلمون ها به ما میگن کثیف در حالی که ما با دستمال خودمون رو تمیز میکنیم و اینها با دست خالی. من اونجا خیلی رگ گردنم زد بالا که هی یابو الفی ما کجا با دست خالی مواد قهوه ای از خودمون پاک می کنیم؟ ما از آب استفاده میکنیم. چرا واقعیت رو تغییر میدین؟ ای غرب استکبار گر و غول رسانه ای چرا مردم بیگناه رو فریب میدی و میگی مسلمون ها همشون دستشون گهیه!!
خلاصه این موضوع در ذهن ما موند و موند موند و اتفاقات بعدی هم در پی هم آمد که باعث شد بنده سیستم کنونی ..ن شویی رو انتخاب کنم. و اما اتفاقات بعدی...
ما یه آفتابه سبز داشتیم که لوله بلند و نازکی هم داشت. همیشه سعی می کردم صبح که بلند میشم بعد از کارهای روزانه که هر آدمی صبح ها انجام میده٫یه سر هم برم گلاب به روتون توالت و هرچی درد دل دارم خالی کنم که سر کار و تو دانشگاه مجبور نشم در نبود امکانات! برای توالت های غریبه درد دل کنم که بعدش نمی دونستم چجوری باید جمعش کنم!!!
آقا یا خانمی که شما باشین! شانس که همیشه در خونه آدم رو نمیزنه. بعضی وقتها این دل به چنان پیچی می افته که آدم نمی تونه تحمل کنه و باید بره خلا! اون وقت بعد خلاصی از پیچش دل به گیر پیچ های فرهنگی مذهبی و عادتی میافتی که حالا چه کنم با این ما تحت مبارک گل گرفته!!!
خوب ما یه آفتابه جیبی تا شو داریم که شاید بعدا بگم در موردش اما لوله موله نداره و فقط واسه کارای سریع و سه صوته مناسبه. بنا بر این باید دست به دستمال ببریم...
بله از اونجایی که خیلی از اون آقا غوله که این پایین چسبیده میترسیم یه طومار دستمال جدا میکنیم و ۴ ۵ بار تاش میکنیم تا به اندازه کافی کلفت بشه که آقا غوله یه وقت از تو دستمال رد نشه و بخوره به دست ما...
خلاصه این فرآیند طومار کندن و خیلی مرتب ۴ تا کردن اونقدر طولانی میشه که اگه بخوای ۵ بار دستمال بکشی ( هر دستمال رو یه بار بیشتر استفاده نمیکنی قاعدتا) یه ۱ ساعتی فقط واسه ماله کشی باید وقت صرف کنی. بعد از چند بار ماله کشی به این نتیجه میرسی که اگه از یه دستمال دو بار استفاده کنی کمتر حوصله ات سر میره. اینجوری طومار رو بلند تر میگیری و ۴ تا میکنی و میکشی و دستمال نیمه گهی رو از طرف مناسب یه تا دیگه میکنی و دوباره آره! و اگه سایز رو خوب گرفته باشی تا ۳ و شاید ۴ بار هم جواب بده. خلاصه کلی وقتت کمتر تلف میشه.
جان قضیه هم همون تای دستمال نیمه گهی است که واسه اولین بار در عمرت میبینی که اون پایین واقعا چیه! اگه تصور کنی که این چیزایی که الآن به دستمال چسبیده رو تو قبلا با دستای خودت لمس میکردی خودت هم بودی دیگه به خودت دست نمی دادی.
محتویات دستمال رو در حالت های مختلف در نظر بگیرید. از اسحالی تا یبوثت! از وقتی که همه غذات هضم شده تا وقتی که خورده هایی از اون برگشته بیرون ( دونه های انار مثال کاربردی!) خلاصه نمیدونید اون پایین چه خبره. بدترین حالت برخورد شما با واقعیت اون موقعی هست که نه کاملا آبکیه و نه کاملا سفت! بقیه اش رو توضیح نمیدم امتحانش آسونه. شما هم یک ماه با دستمال خودتون رو تمیز کنید. احتمالا تو این یک ماه بدنتون اکثر حالت های مختلف رو تجربه میکنه. اونقت ببینم بعدش چه کاره میشید!!
خوب پس راه حل چیست؟ مثل همیشه راه حل های هایبرید بهترین جاب رو میدن. اول با دستمال به حد غایت تمیز میکنی اونقدر که اگه خارجی بودی دو دستمال زودتر پاشده بودی رفته بودی! بعد هم به روش سنتی خودمون با آب و آفتابه یه حالی میدی که غیر از باسنت! دلت هم پاک باشه که همه چیز درسته.
پ.ن. یه روز تو یه سینما رفته بودم دستشویی و داشتم دستامو میشستم. دیدم که یه باباهه داره به بچش یاد میده چجوری تو جای عمومی جیش کنه. با خودم گفتم ما که بابامون هم بلد نیست اینجور جاها چی کار کنه کی باید بهمون یاد میداد؟ اپلای ابرود دات ارگ*؟
پ.ن ۲. از ایده های جدید تر و بهتر استقبال میشود...
*applyabroad.org